در این دوره ابتدا با اندیشه های پیرس آشنا میشویم و خواهیم دید که او به عنوان آغازگر اندیشة پراگماتیسم چگونه بین منطق و زندگی، علم و حیات اجتماعی، مفهوم و کارکرد، عمل و نظر، تجربه و دانش ارتباط برقرار میکند و از دوگانگیهایی که سالها فلاسفه را به خود مشغول کرده بودند فراتر میرود. پس از او به جیمز میرسیم و اصل پراگماتیک او را تشریح میکنیم و همچنین با نگاه او به مسئلة صدق و مسائل روانشناختی حاصل از اندیشة او آشنا شویم. هربرت مید در مقام یک جامعهشناس رفتارگرا و نظریة معروف تعامل (کنش متقابل) نمادین پیشرفت چشمگیری در تفکر پراگماتیستی به بار آورد و بینش جامعهشناسانة این مکتب را تقویت کرد. باید دید فهم او از «ذهن، خود و جامعه» چه نگاه پراگماتیستی جدیدی پیش رو نهاد و چه چیزی به پراگماتیسم اضافه کرد. در نهایت خواهیم دید که جان دیویی چگونه علاوه بر نظاممند و سیستماتیک کردن تفکر پراگماتیک به آن انسجام بخشید و نگاه پراگماتیک به علم، هنر، منطق، آموزش و پرورش، اخلاق، جامعه و سیاست را توسعه داد و راه عینیت بخشیدن به افکار پراگماتیستی در جهان را هموار کرد.